نشد حرفی بگم از عشق ...

نمی دونم چرا بینِ همه ی آهنگایی که تازگیا گوش کردم این آهنگ جور خاصی منو کشونده به سمت خودش ...
احساس می کنم این آهنگ ، ترانه اش ، صدای خواننده اش ، تنظیمش و حتی اسمش، از روزمرگی های ما آدمای این دور و زمونه کیلومترها فاصله داره ... همون چیزی هست که تو تفکراتمون بهش میگیم : « ایده آل »
امیدوارم بشنوید و خوشتون بیاد .
به یادت گوش میدم این آهنگو ..آنیتای عزیز

هوای تو - امیر عظیمی


۱۹ آذر ۹۴ ، ۲۰:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

یه دوچرخه؛ که مثه یه مرد گریه می کنه

یه چند مدت پیش بود که میهن بلاگ مسابقه ای برگزار کرد با نام :

منِ امروز، 10 سال قبل

از شرکت کننده ها خواسته شده بود که فکر کنن با همین اطلاعات، امکانات و سطح زندگی اگه برگردن ده سال قبل، تو سال 84 چیکار میکنن و یا چیکارا نمیکنن

منم توی دقایق نوده مسابقه که فقط ده بیست دیقه از مهلت مسابقه باقی مونده بود برای مسابقه یه متنی نوشتم.

می تونید از اینجا این مطلب رو بخونید:

یه دوچرخه ؛ که مثه یه مرد گریه می کنه



۰۵ آذر ۹۴ ، ۱۷:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰